شوخی جالب رهبر انقلاب با یک شاعر


دیدار شب گذشته شاعران جوان و پیشکسوت کشورمان با رهبر انقلاب و شعرخوانی در محضر ایشان، همراه با برخی حواشی ادبی بود. اگرچه نوعی ناهماهنگی در انتخاب شعرا و آماده‌نبودن برخی از ایشان برای شعرخوانی چند بار در این جلسه که علیرضا قزوه به تنهایی و در غیاب ساعد باقری ـ همچون سال گذشته ـ جلسه را اداره می‌کرد، دیده شد.

بنا براین گزارش، قزوه وقتی گفت که نوبت شعرخوانی آقای فرید ـ قادر طهماسبی ـ است، این را هم اضافه کرد که شعر او شنیدنی است اگرچه دورادور می‌دانیم او در حال شعرگفتن و داستان‌نویسی است ولی سالی یکبار هم اینجا ملاقاتشان می‌کنیم تا شعری برایمان بخوانند.

فرید اما در پاسخ و قبل از شعرخوانی گفت: ما همیشه و در طول سال هستیم اما کسی ما را دعوت نمی‌کند وگر نه ما اهل آمدنیم.

در این هنگام علیرضا قزوه در حال حرف‌زدن با علی معلم بود که رهبری خطاب به قزوه  برای توجه به حرف‌های فرید و البته مسئولان حاضر گفت: از شما گلایه دارند ها!

فرید البته غیر از شعرخوانی نکاتی را در خصوص برخی بی‌اعتنایی‌ها به شاعران نیز بیان کرد و دست آخر گفت: قرار نبود شعر بخوانم برای همین از محفوظاتم استفاده می‌کنم به هر حال شاعر دنبال بهانه‌ای می‌گردد تا شعری بخواند.

رهبر انقلاب هم گفت: شاعر بدون بهانه هم شعر می‌خواند!

با پیشنهاد برخی حضار، قرار شد شعر طنزی نیز در جلسه خوانده شود که علیرضا قزوه گفت: آقای فیض شعری دارند ولی گویا ملاحظاتی دارد این شعر...ناصر فیض که دو سال قبل در همین دیدار با شعری طنز، فضای جلسه را کاملا عوض کرد، گفت: آقای قزوه درست می‌گویند و این شعر ملاحظاتی دارد.

وی شعر طنزی را آماده کرده بود با ردیف «علیرضا قزوه» که در مدح(!) مجری برنامه بود.
در بخش آغازین این شعر آمده است:

با سر آمد علیرضا قزوه
شد سر آمد علیرضا قزوه

همه باید به یک طرف بروند
تا شود رد علیرضا قزوه

شعرهایش در ابتدا بودند
یک مجلد علیرضا قزوه

چاپ آثار او پس از چندی
شد مجدد علیرضا قزوه

بنابراین گزارش شعرخوانی او که تمام شد، رهبر انقلاب خطاب به فیض با مزاح گفت: شما برادر‌‌های زن‌تان را عوض کردین یا نه؟!
اشاره رهبری که با خنده حضار در جلسه مواجه شد، به شعر طنز ناصر فیض بود که در جلسه دو سال قبل خوانده بود:

باید که شیوه‌ سخنم را عوض کنم
شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

گاهی برای خواندن یک شعر لازم است
روزی سه بار انجمنم را عوض کنم

از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده‌ام
آنگه مسیر آمدنم را عوض کنم

...

با من برادران زنم خو ب نیستند
باید برادران زنم را عوض کنم

دارد قطار عمر کجا می‌برد مرا؟
یارب! عنایتی! ترنم را عوض کنم

ور نه ز هول مرگ زمانی هزار بار
مجبور می‌شوم کفنم را عوض کنم

دستی به جام باده و دستی به زلف یار
پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم؟

***

در این دیدار همچنین حجت‌الاسلام محمد گلپایگانی نیز با اصرار به عنوان آخرین فرد، شعری در وصف ایران خواند. وی برای مراعات زمان، بخش‌هایی از شعر خود را کوتاه کرد اما گفت که در این شعر نام همه استان‌های کشور ذکر شده است. شعر خوانی رییس دفتر رهبر انقلاب که تمام شد، رهبری به او گفت: استان کهکیلویه و بویر احمد نبود! در میان خنده جمع، محمدی گلپایگانی با لبخند گفت: بله فراموش کردم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد